آلبالوآلبالو، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

❤آلــــــــبالو❤

بارداری خارج از رحم چگونه اتفاق می افتد؟

بارداری خارج از رحم چگونه رخ می دهد؟ بارداری خارج از رحم زمانی اتفاق می‌افتد که تخمک خارج از رحم جای می‌گیرد،...   وضعیت باروری بعد از بارداری خارج از رحم چگونه است؟ امروزه، بارداری خارج از رحم به ندرت مانعی در باروری محسوب می‌شود. وانگهی بنابر اظهار نظر متخصصان زنان و ماماها، 60% زنانی که بارداری خارج از رحم داشته اند، طی دو سال آینده می‌توانند مجدداً باردار شوند. بارداری خارج از رحم دقیقاً چیست؟ بارداری خارج از رحم زمانی اتفاق می‌افتد که تخمک خارج از رحم جای می‌گیرد، اکثر اوقات این جایگیری در مجرای فالوپ صورت می‌گیرد. جنین خارج از رحم نمی‌تواند رشد کند و ممکن اس...
30 ارديبهشت 1391

شعر|سلام

سلام به جنگل سبز به آسمان آبی به غنچه های خندان به روز آفتابی سلام به هر ستاره به ابر پاره پاره به دانه ای که از خاک درآمده،دوباره سلام به هر دل پاک به هر دل پرامید سلام به آن شب تار که عاقبت شد سفید سلام به دشت و دریا سلام به کوه و صحرا سلام به روی ماهِ بچّه های باصفا ...
30 ارديبهشت 1391

شعر|هم شاگردی سلام

    آغاز سال نو، با شادی و سرور هم ‌دوش و هم ‌زبان، حرکت به سوی نور آغاز مدرسه، فصل شکفتن است در زنگ مدرسه، بیداری من است در دل دارم امید، بر لب دارم پیام هم‌ شاگردی سلام، هم‌ شاگردی سلام مهر از افق دمید، فصلی دگر رسید فصل کلاس و درس، ما را دهد نوید شد فصل کسب علم، فصل تلاش و کار دانش به نسل ما، می ‌بخشد اعتبار در دل دارم امید، بر لب دارم پیام هم ‌شاگردی سلام، هم ‌شاگردی سلام ای در کنار ما، آموزگار ما چون شمع روشنی، در روزگار ما روشن ز نور توست، کاشانه دلم در کار من تویی، حلال مشکلم در دل دارم امید، بر لب دارم پیام هم‌ شا...
30 ارديبهشت 1391

متن مجری|اولین روز مدرسه

محدثه رضایی مدرسه ها بازشد، مدرسه هایی که در گرمای تابستان خسته و خواب آلود، زیر نور خورشید دراز کشیده بودند؛ مدرسه هایی که سه ماه در انتظاربودند؛ مدرسه های که حالا با لبخندهایی درخشان چشم به آمدن بچه ها دوخته اند؛ مدرسه هایی که حالا پراز سر و صدا و شادی اند. مدرسه ها دیگرازتنهایی درآمده اند. مدرسه ها حالا یک عالم دوست دارند. یک عالم دوست کوچک و بزرگ. مدرسه، خانه ای پرازکتاب، پر از دفتر، پر از کلمات، پرازتخته سیاه، گچ، معلم، خاطره، دانش. مدرسه و درختان گوشه حیاط آن، همان جا که پاتوق زنگ های تفریح است، همان جا که دل ها دور هم جمع می شوند، کلمه ها را بر زبان می آورند تا روزی خاطره شوند. هرروز، اول مهراست و هر روز، آغاز پاییز و هرروز آغاز آم...
30 ارديبهشت 1391

متن مجری|روز مهربانی

  (متن مجری هفته احسان و نیکوکاری) دوستای مهربون، سلام. سلام به همه اون بچه های عزیزم که این روزها، یعنی توی این یک هفته که «احسان و نیکوکاری» نام گذاری شده، به فکر دوست های فقیر و نیازمندشون هستند و به اون ها کمک می کنند. می دونید احسان و نیکوکاری یعنی چی؟ احسان و نیکوکاری، یعنی انجام کارهای خوب؛ مثل کمک به دیگران، کمک به آدم هایی که فقیر هستند و نیاز به کمک دارند، تا اون ها هم بتونن زندگی خوب و شادی داشته باشند.   خدای بزرگ، بزرگ ترین بخشنده است و آدم های بخشنده رو هم خیلی دوست داره.   ما آدم ها هم برای این که بتونیم جز بخشنده ها باشیم، یک هفته از سال رو، به نام «هفته احسان و...
30 ارديبهشت 1391

شعر|به نام خداوند رنگین کمان

به نام خداوند رنگین کمان خداوندبخشنده ی مهربان خداوندزیبایی وعطرورنگ خداوندپروانه های قشنگ خداوندباران ونقل وتگرگ نفس های بادوتپش های برگ خدایی که سرشارازآرامش است طرفدارسرسبزی ودانش است خدایی که ازبوی گل بهتراست وازنورباران صمیمی تراست خدای صمیمی خدای سلام خدای غزل قصه ی ناتمام خدایابه مامهربانی بده دلی ساده وآسمانی بده شاعر:محمودپوروهاب ...
30 ارديبهشت 1391

متن مجری|دلم تنگ شده

دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن خورشید همیشه خندان، آسمان همیشه آبی، زمین همیشه سبز، و کوه های همیشه قهوه ای  دلم برای خط کشی کنار دفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز، برای پاک‌کن های جوهری و تراش های فلزی، برای گونیا و نقاله و پرگار و جامدادی  دلم برای تخته پاک‌کن و گچ های رنگی کنار تخته   برای اولین زنگ مدرسه، برای واکسن اول دبستان برای سر صف ایستادن ها  برای قرآن های اول صبح و خواندن سرود ایران اول هفته دلم برای مبصر شدن، برای از خوب، از بد، دلم برای ضربدر و ستاره  دلم برای ترس از سوال معلم، کارت صد آفرین  بیست داخل دفتر با خودکار قرمز و جا کتابی زیر میزها، جا نگذاشتن کتاب و دفتر  دلم برای لیوان‌های ...
30 ارديبهشت 1391

روز آخر مدرسه

یک سال تحصیلی دیگر هم به پایان رسید، با خاطرات تلخ و شیرین. باز تابستان شده، یادش به خیر انگار همین چند وقت پیش بود که با هم این شعر را زمزمه می کردیم؛ باز پائیز است و روز اول مهر آمده است یاد من را یاد اولین درس آمده است   بس شتابان همره مادر بسوی مدرسه میدویدم گوئیا هنگام بازی آمده است   به جاست امروز از دبیران و معلمان دلسوزمان تشکر کنیم . ای معلم، ای که جواهر كلامت را بر سطحی از تاریكی پاشاندی تا معرفت بگسترانی و رنگ رنگ بهار را هدیه كنی. تو بهار مكرری كه با حضور حیات بخش خویش زمستان نادانی را پایان میدهی. به سخن كه می ایستی پنجره ای از امید می گشایی. دغدغه ات همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها...
30 ارديبهشت 1391

ای دبستانی ترین احساس من

خاطرات كودكی زیباترند یادگاران كهن مانا ترند درس های سال اول، ساده بود  آب را بابا به سارا داده بود                   درس پند آموز روباه و کلاغ  روبه مكار و دزد دشت و باغ       روز مهمانی كوكب خانم است   سفره پر، از بوی نان گندم است                    كاكلی گنجشككی با هوش بود  فیل نادانی برایش موش بود    با وجود سوز و سرمای شدید  ریز علی ...
30 ارديبهشت 1391

داستان|تغییر

بر سنگ قبر کشیشی در سن پترزبورگ چنین نوشته شده بود: " آن هنگام که جوان بودم و فارغ از همه چیز و تخیّلم مرز و محدوده ای نمی شناخت، در سر آرزوی تغییر دنیا را می پروراندم. بزرگتر و خردمندتر که شدم دریافتم جهان تغییرناپذیر است، پس افق اندیشه ام را محدودتر کردم و بر آن شدم تا تنها کشورم را تغییر دهم. اما این هم عملی نبود. پس از سال ها زندگی و تجربه، آخرین تلاش ناامیدانه خود را صرف تغییر خانواده ام کردم. اما افسوس آنها نیز که نزدیکترین کسان به من بودند تغییر نکردند. اکنون که در بستر مرگ آرمیده ام، به ناگاه حقیقتی را یافته ام. تنها اگر خودم را تغییر داده بودم، آن گاه نمونه ای می شدم برای اعضای خانواده ام تا آنان نیز خود را تغییر دهند. با انگیز...
30 ارديبهشت 1391